* من سالها با اصول و چهارچوبهایی که خودم برای خودم تعریف کرده بودم زندگی میکردم . اصولی که با جدیت به آنها پایبند بودم و ناگهان اتفاقی افتاد و زدم زیر تمام اصولی که داشتم . تو گویی اصلن شخصی دیگر شدم . شده بودم یک سگِ هار . و حالا میزان نفرت از خودم غیر قابل توصیف است . * اصلن همین غیر قابل پیش بینی بودنِ انسان است که همیشه مرا به وحشت میاندازد . * اینقدر تصویرم از خودم دفرمه شدهاست که دیروز دوباره توهم «بو» آمده بود سراغم . منبع
درباره این سایت